ذهن آگاه و ناخودآگاه

ساختار ذهن بر اساس فروید

سیگموند فروید، روانکاوان مشهور، معتقد بود که رفتار و شخصیت از ارتباط متقابل و منحصر به فرد نیروهای روانشناختی متضاد که در سه سطح مختلف آگاهی فعالیت می کنند: پیشگویی، آگاهی و ناخودآگاه، حاصل می شود. او معتقد بود که هر یک از این قسمت ذهن نقش مهمی در تأثیرگذاری بر رفتار دارد.

در مورد هر یک از این سطوح آگاهی و نقش آن در شکل دادن رفتار و اندیشه انسان بیشتر بدانید.

سه سطح ذهن فروید

فروید این سه سطح ذهن را به یک کوه یخ تبدیل کرد. بالای کوه یخ که می توانید بالای آب ببینید، ذهن آگاهانه است. بخشی از کوه یخ که در زیر آب غوطه ور است، اما هنوز هم قابل مشاهده است، اطلاع قبلی است. بخش عمده ای از کوه یخ که در زیر خط آب شناخته نشده است، نشان دهنده ناخودآگاه است.

به منظور درک ذهن آگاهانه و ناخودآگاه، ممکن است مفید باشد که نگاه دقیقتری به مردی داشته باشید که اصطلاحات و نظریههایش را دربارهی اینکه چگونه ذهن کار میکند، به کار برد.

سیگموند فروید بنیانگذار نظریه روانکاوی بود. در حالیکه ایده هایش در آن زمان تکان دهنده در نظر گرفته می شد و حتی در حال حاضر مشغول بحث و بحث و جدال است، کار او تأثیر زیادی بر تعدادی از رشته ها از جمله روانشناسی ، جامعه شناسی، انسان شناسی، ادبیات و حتی هنر داشت.

اصطلاح روانکاوی برای اشاره به بسیاری از جنبه های کار و تحقیق فروید، از جمله درمان فروید و روش تحقیقاتی که او برای توسعه نظریه هایش استفاده کرد، استفاده می شود. فروید به شدت بر مشاهدات و مطالعات موردی بیماران خود تکیه کرد وقتی که نظریه خود را در مورد توسعه شخصیت ایجاد کرد.

چگونه ذهن آگاه و ناخودآگاه کار می کند؟

دقیقا در هر سطح آگاهی رخ می دهد؟ یک راه برای فهمیدن اینکه چگونه ذهن آگاه و ناخودآگاه کار می کند، این است که نگاهی به آنچه که به زبان لغت شناخته می شود، نگاه کنید. بسیاری از ما تجربه کرده ایم که در بعضی مواقع به عنوان یک لغزش فروید اشاره شده است. اعتقاد بر این تحریفات، افکار و اندیشه های ناخودآگاه را نشان می دهد.

این مثال را در نظر بگیرید:

جیمز فقط رابطه جدیدی با یک زن که در مدرسه دیدار کرده است، آغاز کرده است. در حالی که با یک روز بعد از ظهر صحبت می کرد، او به طور تصادفی با نام دختر سابقش تماس می گیرد.

اگر در این موقعیت بودید، این اشتباه را توضیح دهید؟ بسیاری از ما ممکن است لغزش را در حواس پرتی و یا یک تصادف ساده توصیف کنیم. با این حال، یک تحلیلگر فروید ممکن است به شما بگوید که این بسیار بیشتر از یک لغت تصادفی زبان است.

دیدگاه روانکاوی می گوید که نیروهای داخلی ناخودآگاه، خارج از آگاهی شما هستند که رفتار شما را هدایت می کنند. به عنوان مثال، یک روانکاوی ممکن است بگوید که جیمز با توجه به احساسات حل نشده برای سابق خود و یا شاید به خاطر اشتباهات مربوط به رابطه جدیدش، ناراحت شده است.

فروید معتقد بود که در حالی که ذهن ناخودآگاه عمدتا غیرقابل دسترسی است، محتویات ناخودآگاه گاهی اوقات می تواند با شیوه های غیر منتظره ای مانند رویاها یا لغزش های ناخواسته زبان مورد سوء استفاده قرار گیرد.

همانطور که قبلا ذکر شد، ناخودآگاه شامل افکار، احساسات ، خاطرات، خواسته ها و انگیزه هایی است که در خارج از آگاهی ما قرار دارند، با این وجود همچنان تأثیری بر رفتار ما می گذارد. بنابراین با اشتباه دوست دختر جدید خود را با نام سابق خود، جیمز ممکن است احساسات ناخودآگاه مربوط به رابطه قبلی را نشان می دهد.

آگاهی و پیش داوری: یک نگاه نزدیک تر

محتویات ذهن آگاهانه شامل همه مواردی است که شما در هر زمان مشخصی از آن آگاه هستید. در این لحظه، به عنوان مثال، شما ممکن است به صورت آگاهانه از اطلاعاتی که در حال خواندن هستید، صدای موسیقی که گوش می دهید یا مکالمه ای که دارید داشته باشید آگاه باشید. تمام افکار که از ذهن شما، احساسات و ادراکات جهان اطراف شما عبور می کنند و خاطراتی که به آگاهی شما می رسانند، بخشی از این تجربه آگاهانه هستند.

ذهن پیش دبستانی نزدیک به هم شامل همه چیزهایی است که شما به طور بالقوه می توانید به آگاهی آگاهانه بکشید. شما ممکن است آگاهانه در مورد خاطرات از فارغ التحصیلی دبیرستان خود فکر نکنید، اما این اطلاعاتی است که شما به راحتی می توانید به ذهن آگاهانه در صورت نیاز یا خواسته های خود بکشید. پیشگویی نیز به عنوان چیزی از نگهبان عمل می کند، کنترل اطلاعاتی را که اجازه می دهد آگاهی آگاهانه وارد شود.

یکی از چیزهایی که باید در مورد ذهن آگاه و پیش پا افتاده یاد کرد این است که آنها فقط نوک کوه یخ را نشان می دهند. آنها بر اساس میزان اطلاعاتی که دارند نگهداری می شوند.

ذهن ناخودآگاه: آنچه زیر سطح آگاهی است

اگر ذهن آگاه نماینده نوک کوه یخ باشد، ذهن ناخودآگاه آن را تشکیل می دهد که بخش بزرگی از کوه یخ را که در زیر آب قرار دارد نامرئی و غیر قابل مشاهده است. خاطرات، افکار، احساسات و اطلاعاتی که بیش از حد دردناک، شرم آور، شرم آور و یا ناراحت کننده برای آگاهی آگاهانه در مخزن عظیمی که ذهن ناخودآگاه را تشکیل می دهد، ذخیره می شود.

در حالی که این اطلاعات آگاهانه در دسترس نیست، فروید هنوز معتقد است که نفوذ آن می تواند نقش مهمی در رفتار آگاهانه و رفاه داشته باشد. او دچار افسردگی روانی شدید به احساسات ناشی از درگیری که در خارج از آگاهی بودند، و بسیاری از تکنیک های درمانی که او استفاده می کرد متمرکز شده بود تا احساسات، احساسات و خاطرات ناخودآگاه را به آگاهی آگاهانه متصل کند تا بتوانند به طور موثر مورد رسیدگی قرار گیرند.

کلمه ای از

در حالی که بسیاری از اندیشه های فروید در روانشناسی از بین رفته است، اهمیت ناخودآگاه، شاید یکی از مهمترین و ماندگارترین کمک های خود را به روانشناسی تبدیل کرده است. درمان روانکاوی ، که به بررسی اینکه چگونه ذهن ناخودآگاه بر رفتارها و افکار تأثیر می گذارد، به عنوان یک ابزار مهم در درمان بیماری های روانی و پریشانی روان تبدیل شده است.

> منابع:

> کارتوچی، BJ روانشناسی شخصیت: دیدگاه ها، تحقیقات و برنامه های کاربردی. نیویورک: جان ویل و پسران؛ 2009

> Corsini، RJ، & Wedding، D. Current psychotherapies (ویرایش پنجم). بلمونت، کالیفرنیا: بروکس کول؛ 2011