روانشناسی شناختی

روانشناسی شناختی

آیا تا به حال فکر کرده اید چرا برخی از جزئیات حتی به شما برخی از جزئیات را به یاد می آورند، اما اطلاعات مهم دیگر خیلی سریع به ذهن شما می رسد؟ این فقط یک نمونه از نوع سوالاتی است که ممکن است فردی که در زمینه روانشناسی شناختی کار می کند تلاش کند پاسخ دهد.

روانشناسی شناختی چیست؟

روانشناسی شناختی شامل مطالعه فرایندهای ذهنی درونی است - همه چیزهایی که در داخل مغز شما شامل درک، تفکر، حافظه، توجه، زبان، حل مسئله و یادگیری است.

در حالی که این یک شاخه نسبتا جوان از روانشناسی است، به سرعت رشد کرده و به یکی از محبوب ترین زیرفهرست تبدیل شده است .

برنامه های عملی متعددی برای این تحقیق شناختی وجود دارد، مانند کمک به مقابله با اختلالات حافظه، افزایش دقت تصمیم گیری ، پیدا کردن راه هایی برای کمک به مردم از آسیب مغزی، درمان اختلالات یادگیری و ساخت برنامه های آموزشی برای افزایش یادگیری.

یادگیری بیشتر در مورد چگونگی فکر کردن و پردازش اطلاعات افراد نه تنها به محققان کمک می کند درک عمیق تر از اینکه چگونه مغز انسان کار می کند، بلکه اجازه می دهد تا روانشناسان روش های جدیدی را برای کمک به افراد برای مقابله با مشکلات روحی پیدا کنند. به عنوان مثال، با شناختن توجه هر دو به یک منبع انتخابی و محدود، روانشناسان می توانند راه حل هایی را پیدا کنند که برای افرادی که با مشکلات توجه به بهبود تمرکز و تمرکز خود می پردازند، راه حلی پیدا کند.

یافته های روانشناسی شناختی نیز درک ما از نحوه شکل گیری، ذخیره و یادآوری خاطرات را بهبود داده است.

با دانستن بیشتر در مورد این که چگونه این فرآیندها کار می کنند، روانشناسان می توانند روش های جدیدی برای کمک به بهبود حافظه خود و مبارزه با مشکلات حافظه احتمالی ایجاد کنند. به عنوان مثال، روانشناسان متوجه شده اند که در حالی که حافظه کوتاه مدت شما بسیار کوتاه و محدود است (فقط 20 تا 30 ثانیه طول می کشد و قادر به نگه داشتن بین پنج و نه مورد است)، استراتژی های تمرین می تواند شانس انتقال اطلاعات را به طولانی مدت منتقل کند. حافظه پایدار که بسیار پایدار و با دوام است.

هنگامی که شما ممکن است نیاز به یک روانشناس شناختی داشته باشید

در حالی که بسیاری از روانشناسان شناختی در تحقیق تخصص دارند و در دانشگاه ها و یا سازمان های دولتی کار می کنند، برخی دیگر تمرکز بالینی دارند و به طور مستقیم با افرادی که در معرض چالش های مربوط به فرآیندهای ذهنی مختلف هستند کار می کنند. آنها ممکن است در بیمارستان ها، کلینیک های بهداشت روان یا کارهای خصوصی کار کنند.

روانشناسانی که در این زمینه کار می کنند، اغلب روی یک منطقه خاص از جمله حافظه تمرکز می کنند ، در حالی که بعضی دیگر ممکن است به جای اینکه تصمیم بگیرند به طور مستقیم در مورد نگرانی های بهداشتی مرتبط با شناخت، مانند اختلالات مغزی دژنراسیون یا آسیب های مغزی، کار کنند.

برخی از دلایل اینکه شما ممکن است با یک روانشناس شناختی مشورت کنید:

کار روانشناسان شناختی برای کمک به افرادی که مسائل را با فرآیندهای ذهنی تجربه کرده اند ضروری است. در حالیکه ما تمایل داریم توانایی هایی مانند توجه و حل مسئله را به عهده بگیریم، شاید به این دلیل که آنها در ساختار زندگی روزمره ما بافته شده اند، اختلالات شناختی می توانند در زمینه های مختلف زندگی فرد ایجاد کنند. مشکلات توجه می تواند تمرکز در کار یا در مدرسه را دشوار کند. حتی مشکلات نسبتا جزئی حافظه می تواند آن را برای رسیدگی به خواسته های زندگی روزمره مبارزه کند.

به عنوان مثال، چگونه تفکر منفی می تواند سلامت و شادی شما را تحت تاثیر قرار دهد.

ما همه این افکار منفی را از لحظه ای تجربه می کنیم، اما بعضی از افراد ممکن است خود را با الگوهای تفکر بدبینانه آشنا کنند که کارکردن در زندگی روزمره آنها دشوار است. این نشست ها می تواند منجر به افزایش سطوح استرس، بدبینی و خودبازنگی شود و حتی ممکن است به احساسات ناامیدی آموخته نیز کمک کند.

با کمک روانشناسان شناختی، مردم اغلب قادر به یافتن راه هایی برای مقابله با این مشکلات هستند و حتی بر آنها غلبه می کنند. درمان های درمانی ریشه در تحقیقات شناختی تمرکز بر کمک به مردم این الگوهای تفکر منفی را تغییر می دهند و این افکار را با مثبت و واقع گرایانه تر جایگزین می کنند.

روانشناسی شناختی و سلامت روانی

علاوه بر افزودن به درک ما از این که چگونه ذهن انسان کار می کند، زمینه روان شناسی شناختی نیز بر روی رویکردهای سلامت روان اثر می گذارد. پیش از دهه 1970، بسیاری از رویکردهای روانشناسی بیشتر بر روی روانکاوی ، روانشناختی و رویکرد انسانی تمرکز داشتند . به اصطلاح "انقلاب شناختی" که در طی این دوره اتفاق افتاد، تاکید بیشتری بر درک نحوه پردازش اطلاعات افراد و چگونگی الگوهای تفکر ممکن است به پریشانی روانی کمک کند.

با تشکر از تحقیقات در این زمینه توسط روانشناسان شناختی، روشی جدید برای درمان برای کمک به درمان افسردگی، اضطراب، ترس و سایر اختلالات روان شناختی ایجاد شد .

درمان رفتار شناختی و رفتار رفتاری عاطفی معتاد دو روش است که در آن مشتری و درمانگر بر روی تشخیص های پایه تمرکز می کنند که به پریشانی روانی کمک می کند. با استفاده از این روش، درمانگران می توانند به مشتریان اعتقادات غیر منطقی و دیگر اعوجاج های شناختی را که با واقعیت درگیر هستند، کمک کنند، و سپس آنها را در جایگزینی چنین افکار با اعتقادات واقع بینانه تر و سالم تر کمک می کند.

اگر در معرض علائم اختلالی روانشناختی هستید که از استفاده از رویکردهای شناختی بهره مند شوند، ممکن است یک روانشناس باشید که در این روش های شناختی آموزش ویژه ای داشته باشد. این متخصصان غالبا با عناوین غیر از روان شناسی شناختی نظیر روانپزشک ، روانشناس بالینی یا مشاور روانشناسی می خوانند ، اما بسیاری از استراتژی هایی که استفاده می کنند، در سنت شناختی ریشه دارند. اگر از رشته یا رویکرد تمرینکننده مطمئن نیستید، فقط از او بپرسید.

اگر شما اخیرا با یک مسئله شناختی تشخیص داده شده است

تشخیص بیماری مغزی یا مشکل سلامتی شناختی می تواند ترسناک باشد و گاه گیج کننده باشد، اما مهم است که به یاد داشته باشید که تنها نیستید. با کار با دکتر خود، می توانید یک طرح درمان موثر برای کمک به سلامت مغز و مشکلات شناختی ارائه دهید. درمان شما ممکن است شامل مشاوره با یک روانشناس شناختی باشد که دارای زمینه ای در نواحی خاصی باشد که شما در معرض آن هستید یا ممکن است شما به یکی دیگر از متخصصان بهداشت روانی مراجعه کنید که آموزش و تجربه بیماری خاص خود را دارد.

ممکن است مفید باشد تا در مورد تشخیص اولیه خود به همان اندازه که می توانید در مورد تشخیص اولیه خود بیاموزید و در نظر داشته باشید که لیستی از سؤالات پیش از بازدید بعدی خود را با پزشک، روانشناس شناختی یا حرفه ای بهداشت روانی همراه داشته باشید. این می تواند به شما کمک کند بهتر آماده و آماده برای مقابله با مراحل بعدی در درمان خود باشید.

کلمه ای از

همانطور که می بینید، زمینه روانشناسی شناختی هر دو وسیع و متنوع است، اما در بسیاری از جنبه های زندگی روزمره به آن اشاره می شود. تحقیقات در زمینه روانشناسی شناختی ممکن است در بعضی مواقع به نظر آکادمیک و دشوار از مشکلات شما در زندگی روزمره برسد، اما یافته های این تحقیقات علمی در نحوه برخورد متخصصان با درمان بیماری های روانی، آسیب های مغزی و بیماری های مغزی دژنراتیو نقش دارند . با تشکر از کار روانشناسان شناختی، ما می توانیم به طور دقیق روش های اندازه گیری توانایی های ذهنی انسانی را تعیین کنیم ، راهبردهای جدیدی را برای مقابله با مشکلات حافظه، و کارکرد مغز انسان را رمزگشایی کنیم، که در نهایت تأثیر مهمی روی نحوه برخورد با اختلالات شناختی دارد .

زمینه روانشناسی شناختی یک منطقه به سرعت در حال رشد است که همچنان به درک ما از تأثیرات فراوانی که فرآیندهای ذهنی در سلامت و زندگی روزمره ما دارند، افزوده می شود. از درک اینکه چگونه فرآیندهای شناختی در طول دوره رشد کودک تغییر می کنند تا به بررسی نحوه تبدیل ورودی های حسی به ادراکات تبدیل شوند، روانشناسی شناختی به ما کمک کرد تا درک عمیق تر و غنی تر از بسیاری از وقایع ذهنی که به زندگی روزانه ما و به طور کلی بودن.

> منابع:

> Neisser، U. روانشناسی شناختی. انتشارات مروت؛ 1967

> Selby EA، Anestis MD، Joiner TE. درک رابطه بین اختلالات عاطفی و رفتاری: آبشارهای احساسی. تحقیق و درمان رفتاری؛ 2008

> Seligman، ME (1972). بی نظمی آموخته بررسی سالانه پزشکی، 23، (1)، 407-412.

> Sternberg، RJ، & Sternberg، K. روانشناسی شناختی. بوستون، MA: یادگیری Cengage؛ 2016